۱۳۸۷ اسفند ۱۱, یکشنبه

اين يك روز براي صلح است.


روزها مي گذرد و لحظه هاي تلخ و شيرين را بدنبال دارد. لحظه هايي كه با آن شروع مي شويم و در آن جريان مي يابيم؛ رشد مي كنيم و از خود لحظه هايي ديگر به جا مي گذاريم .
امروز تولد جواد آتشباري است. اين روز بهانه اي است تا من بنويسم وكسي ديگر آنرا بخواند. اين تولد بهانه ايست براي تمام تولدها. يك نفر بدنيا مي آيد مانند ميليونها انسان ديگر در سراسر دنيا. هر روز مي تواند روز تولد كسي باشد.تولد من، تو، ما و تمام انسانها. تولدمان مبارك.
پدر و مادرت، خواهر و برادرت، پدر و مادر من، نيما تقي زاده، نگارتقي زاده(همسر)، مهراد امين كاظمي ،ياشار صلاحي، اسدالله امرايي، اردشير رستمي و شهلا و آردوش،خليل چاره و فريبا، يوسف عليخاني و ايرنا و ساينا ،علي وكريم وشهاب دهباشي.محمد گلبن،پرويز نعمت زاده،حجت و مريم و مهراد، حميد و بيتا و باران، مسعود و شيرين و دانيال ، فرزاد و پويا عليزاده،اسما و عطا مير اسماعيلي، عمو بهزاد و فهيمه، ، زهرا و جواد، بابك و شبنم، بهرنگ و لاله،فهيمه و عمو نصير، شيرين و سارا، پريچهر، سهيل،شهاب،علي،نسيم،سحر، ايليا،داوود يوسف نيا، احمد شيباني و بانو و شاهين و شقايق، افشين و فرناز...و احمد پاشا.

برچسب‌ها: